.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
هیشکی علی پروین نمی شه!

هر وقت که انتخابات نزدیک می‌شه پا می‌شن میان اینجا تا با هم عکس یادگاری بگیریم. الان فکر می‌کنم 20 سالی می‌شود که در هر انتخابات چند نفر می‌آیند و با ما عکس می‌گیرن ! اینها بخشهایی از گفته های متفاوت علی پروین از همه سالهای حضورش در فوتبال است.

«از هیچ کس نمی‌ترسم اما دوست ندارم رودرروی کسی قرار بگیرم.» این است علی پروین؛ اسطوره فوتبال پرسپولیس که پس از سال‌ها به روزنامه خبرورزشی آمد. علی پروین، یکی از شیرین‌ترین خاطرات فوتبال ایرانی. او حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد. از همه فوتبال و همه اهالی آن اما مدام اصرار دارد هیچ ننویسیم و البته به نظر می‌رسد استدلالش کاملاً منطقی است؛ «از کسی نمی‌ترسم اما خوب نیست که یک چیزی بگم بعد کسی بخواد جواب علی پروینو بده. آخرش واسه من خوب نیست.»

البته قرار نیست که او تا ابد ناگفته‌هایش را با خود نگه دارد: «ببین اینقدر حرف دارم که این فوتبال را تکان می‌دهد. اگر تمام 12 صفحه روزنامه‌تان را هم بگذارید برای مصاحبه من، باز هم کم می‌آید. تیراژتان را هم اگر 5 برابر کنید، با حرف‌هایی که دارم، همه‌اش فروش می‌رود اما الان وقت گفتن حرف‌هایم نیست.»

او به رغم همه اصرارهای‌مان غیر از تعدادی خاطره شیرین، سعی می‌کند چیزی دیگر نگوید. می‌خواهد فعلاً سکوت کند تا شاید روزی: «یک روزی حرف‌هایم را می‌زنم و بعد از این دنیا می‌روم. این را با خود خدا هم عهد کردم. اما زمانی حرف‌هایم را خواهم گفت که گوشی برای شنیدنش باشد و کسی باشد که بخواهد این فوتبال را اصلاح کند. الان علی پروین حرف بزند که یک عده بشنوند و بعد هیچی. . . نه من اینجوری حرف نمی‌زنم.»

گوشه گوشه خانه‌ام آهنگ «پرسپولیس خسته» پخش می‌شود

«پروین پاطلایی یک عمره که دویده. . .» راستی علی پروین هنوز هم در اواخر دهه 80، آهنگ «پرسپولیس خسته» فرزین را گوش می‌کند؟ این سؤالی است که علی آقا برای جواب دادن به آن انگیزه بالایی دارد: «مگر نمی‌دانی که پسر خدا بیامرز فرزین دامادم است. آرش را می‌گویم دیگر. این آهنگ اصلاً استثنایی است. کلی با اون خاطره دارم. اصلاً هر گوشه از خانه علی پروین که بروی می‌بینی دارد آهنگ «پرسپولیس خسته» پخش می‌شود. هر بار هم که این آهنگ رو گوش می‌کنم، همه خاطرات آن روزها برایم زنده می‌شود. واقعاً خدابیامرز صدایش بی‌نظیر بود و این آهنگ هم که شاهکار است.»

قصه صندوق عقب ماشین و پاداش 5 هزار تومانی

تو این فوتبال آدم‌ها کم پول درنیاوردند. خیلی‌ها آمدند و بازیکنان بزرگی شدند اما نام هیچ کدام‌شان مثل علی پروین در تاریخ پرسپولیس حک نشده. علی پروین تفاوت خودش را با دیگران اینگونه شرح می‌دهد: «می‌دونی ما چقدر واسه این پرسپولیس خون دل خوردیم. کل این تیمی که حالا باشگاه 6 طبقه داره، صندوق عقب ماشین من بود. پولی نداشتیم اوایل انقلاب. با شاهین بازی داشتیم، نمی‌دانم چه سالی بود. شاید 64 بود یا 65، ما 5 تا گل به این تیم زده بودیم. تو رختکن به بچه‌ها گفتم اگر 6 گل بزنید، نفری 5 هزار تومان پاداش می‌گیرین. فقط 5 هزار تومان که اگر الان به نوه‌هایم بدهم، قهر می‌کنند اما بچه‌ها واسه این پول خودشان را به آب و آتش زدند. بالاخره گل رو زدند و صبح روز بعدش از 8 صبح همه جلوی نمایشگاه ماشین ما صف کشیده بودند که پاداش‌هایشان را بگیرند. فوتبال اینجوری بازی می‌کردیم ماها. پول نبود که.»

گفتم مامان‌نصرت اوضاع ریالی‌مون خوب نیست

قصه علی پروین و مامان‌نصرت را کمتر کسی است که در این فوتبال بوده باشد و آن را نداند. قصه مادر زحمتکش علی پروین که او فوتبالش را مدیونش می‌داند. مادری که از زمان رفتنش، پسر هر هفته باید به دیدنش برود. علی‌آقا راستی هنوز هم برنامه پنج‌شنبه‌هایتان پابرجاست؟ و انگار آماده شنیدن این سؤال هست: «مگر بی‌مامان‌نصرت می‌شود؟ گفتی بچه محلی دیگه؟ همین پنج‌شنبه بود که رفتم سر مزارش. رفتم کلی واسش درد دل داشتم. آخه می‌دونی اوضاع ریالی‌مون خیلی این روزها به راه نیست. (این جمله را با خنده می‌گوید) رفتم گفتم مامان‌نصرت هوامو داشته باش. همیشه مامان‌نصرت رو کنارم حس می‌کنم. حتی بعد از رفتنش. اصلاً از صبح پنج‌شنبه که می‌شه همین‌جوری بی‌تابی می‌کنم، باید پاشم برم سر خاکش تا آروم بگیرم. انداختم تو اتوبان افسریه و رفتم اون‌وری. بعد هم برگشتم دیدم اصلاً حال کار ندارم، رفتم چلوکبابی و بعدش هم زدم تو کار خواب. ولی حسابی سبک شدم وقتی باهاش درد دل کردم.»

هیچ کی علی پروین نمی‌شه

کم نیستند مربیانی که زور می‌زنند تا شبیه به علی پروین باشند. مثل او سعی می‌کنند حرف بزنند. سعی می‌کنند حتی راه رفتن‌شان چون او باشد اما...: «می‌دونی چرا هیچ کی علی پروین نمی‌شه؟ برای اینکه هیچ کدوم شون مثل من زندگی نکردن. من فوتبال رو با پای برهنه تو زمین خاکی‌های عارف شروع کردم. از اوج بی‌پولی. پله پله بالا اومدم و هیچ وقت هم یادم نرفت از کجا شروع کردم. اینجوری کار کردم. بدبختی کشیدم و بالا اومدنم رو همه مردم دیدند. یک‌روزه و با دو تا مصاحبه که علی پروین، پروین نشد. برای همینم هست که با همشون فرق می‌کنم. اشکال نداره اگه کسی بخواهد ادای علی پروین رو در بیاره یا سعی کنه مثل اون باشه. ولی هیچ‌کی مثل من نمی‌شه چون این‌ها هیچ کدوم شون مثل من بدبختی نکشیدن تا پروین بشن.»

کدوم بازیکنی هست که بگه یک لیوان آب دست پروین دادم؟

او گلایه دارد. گلایه از فوتبالی که مدام همه علیه هم در آن حرف می‌زنند. از اینکه حتی دیگر حرمت علی پروین بودن را هم کسی حفظ نمی‌کند و مدام می‌بیند شاگردانش را که همه روزهای گذشته را از یاد می‌برند و علیه سلطان سخن می‌گویند: «دلم می‌گیرد. تلویزیونی‌ها هم اومدن پرسیدن براشون گفتم. ما هیچ کدام‌مان نمی‌توانیم حرمت هم رو نگه داریم. مدام علیه هم حرف می‌زنیم. این دیگه چه جور فوتبالیه آخه؟ من می‌خوام بپرسم کدام یکی از این آدم‌هایی که می‌گن علی پروین خودخواه است و به فکر ما نبوده، تا حالا یک لیوان آب دست من دادن؟ من کم برای‌شان کار کردم؟»

دم انتخابات که می‌شود یاد پروین می‌افتند

«دوباره نزدیک انتخابات شده. از همین حالا کلی آدم اومدن دنبال ما که عکس بگیریم و از این جور کارا. هر وقت که انتخابات نزدیک می‌شه پا می‌شن میان اینجا تا با هم عکس یادگاری بگیریم. الان فکر می‌کنم 20 سالی می‌شود که در هر انتخابات چند نفر می‌آیند و با ما عکس می‌گیرن. خدا را شکر که هیچ وقت نه سیاسی بودم، نه چیزی از این چیزها سر در آوردم و نه اصلاً واردش شدم. خوشحالم که وارد سیاست نشدم و هیچ وقت هم واردش نمی‌شوم. هیچ کدوم از این گروه‌بندی‌ها را هم نمی‌دانم چی به چی هستن.»

فارسی 1 خوب نیست، بدآموزی داره

علی آقا کلاً تلویزیون خیلی دوست دارد. او تقریباً بیننده همه سریال‌های معروف سیماست و البته گهگاهی هم بعضی برنامه‌های ماهواره‌ای را می‌بیند. او که از علاقه‌مندان به سریال فاصله‌ها بوده یکی از منتقدان برنامه‌های شبکه فارسی 1 است و این شبکه را سبب سست شدن بنیان‌های خانواده می‌داند؛ «اصلاً از سریال‌های این فارسی 1 خوشم نمی‌آید. ما خودمان که نگاه نمی‌کنیم و نداریم. به بچه‌ها هم گفتم که نگذارند نوه‌هایم خدای ناکرده این سریال‌ها را ببینند. چیه آخه این مزخرفات که نشان بچه‌ها می‌دهند. این‌ها با فرهنگ ما سازگار نیست.»

برام پاپوش ساختن

قصه رامسر رفتن‌های علی پروین سال‌هاست که در فوتبال ایران تکرار می‌شود. علاقه او برای بودن تعطیلات نوروز در رامسر به قدری است که درباره‌اش می‌گویند، فینال جام در جام آسیا را که پرسپولیس در آزادی باخت به این دلیل بوده که علی آقا تمام عید را به رامسر رفتند. . .؛ «این‌ها همین حرف‌های مفتی است که می‌گویم درباره من می‌زنند. بابا اینکه فینال را باختیم به دلیل برنامه‌ریزی غلط فدراسیون بود. من قبل از بازی‌ها به تیمسار نوآموز گفتم تاریخ بازی‌ها را به ما بگوید اما این اتفاق نیفتاد. ما با تیم ملی رفتیم آلمان که بعدش هم برایم کلی پاپوش درست کردند. تیم که برگشت به فاصله دو روز فهمیدیم باید فینال را با نیسان در تهران بازی کنیم. این طوری شد که بی‌تمرین به مسابقه رفتیم و باختیم.»

سواد زیادی ندارم اما ذاتاً مدیرم

این گفته نیاز به هیچ توضیح اضافه‌ای ندارد: «علی پروین سواد آنچنانی ندارد. تا کلاس 12 درس خوندم حالا بماند که الکی می‌گن که فلانی 5 کلاس سواد داره. اما اصلاً سواد که مهم نیست. مدیریت باید در خون یک آدم باشه. خدا یک قدرتی به من داده که هر کی رو یک نظر ببینم می‌فهم چی کاره‌ست و چی می‌خواد. امکان نداره که اشتباه تشخیص بدم. این دیگه لطف خداست که به من داده. این طوری هم گلیمم را در این فوتبال از آب بیرون کشیدم.»

برق چشمانم خشک‌شان می‌کرد

این جمله پرویز کماسی تاریخی شده که می‌گوید: «هیچ وقت در چشم‌های علی پروین نگاه نکنید. چشم‌هایش برق دارد، آدم را می‌گیرد.» جمله‌ای که البته با کمی تغییر برایتان نقل شد اما علی‌آقا اصلش را خودش خوب بلد است: «الان را نگاه نکن. خیلی هنر می‌خواست که تیم را یک نفری بگردانی. بازیکن‌هایی ما داشتیم که هر کدام‌شان یک شهر را به هم می‌ریختن. هم خیلی فوتبال‌شان خوب بود هم شر بودند. نازک نارنجی در تیم‌هایمان گیر نمی‌آمد. وقتی یک جایی می‌نشستم، جرات نداشتن از 100 متری من رد بشن. مثل اسفند رو آتیش بودن وقتی من اخم می‌کردم. فرقی نداشت بازیکن مجتبی محرمی باشه، فرشاد پیوس، نادر محمد خانی یا هر کدوم دیگه از بازیکن‌های بزرگ اون سال‌ها.»

چشمم آب نمی‌خوره که تیم ملی چیزی بشه

از او درباره جام ملت‌های آسیا می‌پرسیم. دوست ندارد چیزی درباره تیم ملی بگوید. مدام طفره می‌رود اما در نهایت یک جمله کوتاه برایمان دارد: «گفتم که تیم ملی کار سختی داره. حریف‌های سختی داریم که خیلی بهتر از ما دارن کار می‌کنن. با این شرایط، راستش چشمم خیلی آب نمی‌خوره که بتونیم قهرمان بشیم.»


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

علی 25 مرداد 1389
علی آقا به خدا دوستت داریم . همیشه تو قلب مایی.

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.085 seconds.